نوبهار دلنشين

 

تا بهار دلنشين آمده سوی چمن

ای بهار آرزو بر سرم سايه فکن

چون نسيم نوبهار بر آشيانم کن گذر

تا که گل باران شود کلبه ی ويران من

 

تا  بهار زندگی

آمدی  و آرام جان

تا نسيم از سوی گل

آمدی و دامن کشان

 

چون سپندم  بر سر

آتش نشان بنشين دمی

چون سرشکان در کنار

بنشين نشان سوز نهان

 

تا بهار دلنشين آمده سوی چمن

ای بهار آرزو بر سرم سايه فکن

چون نسيم نوبهار بر آشيانم  کن گذر

تا که گل باران شود کلبه ی ويران من

 

باز آ  ببين  در حيرتم

بشکن سکوت  خلوتم

چون لاله ی  تنها  ببين

بر چهره  داغ  حسرتم

 

ای  روی  تو آيينه ام

عشقت  غم  ديرينه ام

باز آ چو گل در اين بهار

سر را  بنه  بر  سينه ام