مخالفت روشنفکران رشد جمعیت بی سابقه و بی رویهَ در شهرها باعث افزایش مشكلات شهری از قبیل كمبود مسكن، آب ، برق و غیره شد كه بعدها به صورت اعتراضات مردم در مناطق خارج از محدوده شهرهای بزرگ از قبیل منطقه ی " خاك سفید" در تهران خود را نشان داد. در سال ۱۳۴۴ عده ای از جوانان مسلمان كه از یك طرف امید خود را به روشهای مبارزاتی جبهه ملی و درك این نیروی سیاسی از رویدادهای اقتصادی و اجتماعی ایران از دست داده و از سوی دیگر با وجود دیكتاتوری و اختناق سیاسی رژیم حاكم (شاهنشاهی) ، امید خود را به راهی اصولی برای مقاومت در برابر اقدامات شاه از دست داده بودند، به مبارزه ی مسلحانه ی چریكی روی آوردند كه بعدها در سال ۱۳۵۰ نام " سازمان مجاهدین خلق" بر خود نهادند.
بعد از كودتای ۱۳۳۲ كه به سقوط دولت ملیّ دكتر مصدق انجامید، شكست سیاست حزب توده ایران و حزیمت رهبران این حزب به خارج از ایران وبویژه درك ناقص این حزب از تحولات بعد از اصلاحات ارضی ایران، باعث شد كه در سال ۱۳۴۶ عده ی دیگری تحت تأثیر انقلابات كوبا و چین قرار گرفته وبا پذیرش ماركسیسم و جنگ چریكی به مبارزه مسلحانه علیه رژیم موجود پرداختند. این عده " سازمان چریكهای فدایی خلق" نام گرفتند كه با " حزب توده " كه در آن زمان تنها حزب چپ ایران و طرفدار شوروی بود، مرزبندی داشتند. سازمان چریكهای فدایی خلق با حمله به یك پاسگاه ژاندارمری و خلع سلاح آن در جنگلهای سیاهكل (گیلان) در سال ۱۳۴۹ اعلام موجودیت كرد. بنیانگزاران این دو سازمان عمدتاً از فرزندان جبهه ملیّ و حزب توده بودند. (عكسهای كاشانی و جزنی) در سال ۱۳۵۰ " كمیتهُ مشترك ضد خرابكاری " ( كمیتهُ مشترك ساواك و شهربانی) تشكیل شد كه هدف آن سازمان دادن بهتر نیروهای دولتی برای شناسایی، دستگیری و شكنجهً مخالفین بویژه چریكها بود. |