كشور
فنلاند تا سال ۱۸۰۰ هنوز متعلق به سوئد بود. و جزو خاك آن به حساب می
آمد. در سال ۱۸۰۹ جنگی بین کشور سوئد و كشور روسیه درگرفت و
فنلاند از سوئد جدا شد و تـحت تسلط روسیه ی تزاری در آمد.
جنگ سال
۱۸۰۸
تا ۱۸۰۹ در واقع آخرین جنگ كشور سوئد با یك كشور دیگر است. در سال ۱۸۰۹
قوانین جدیدی به اجرا در آمد كه اختیارات شاه را مـحدودتر كرد. این
قوانین باعث بهتر شدن موقعیت زنان در اجتماع و همچنین بهبود وضعیت
مدارس و زندانهای كشورگردید.
گوستاو آدولف پنجم كه جانشین گوستاو سوم بود مسئول شكست ارتش سوئد
در برابر روسها شناخته شد. ا و از سلطنت بركنار شد و ازكشور اخراج
گردید. چون كشوربدون شاه مانده بود ، سران مملكت تصمیم گرفتند كه از
ژان باتیست بِرنادُت كه ژنرال ناپلئون امپراطور فرانسه بود دعوت
كنند كه پادشاهی سوئد را قبول كند. سوئدی ها
امیدوار بودند كه او شكست سال ۱۸۰۹ را تلافی كند و فنلاند را از روسیه
پس بگیرد. برنادت دعوت سوئدی ها را پذیرفت و پادشاه سوئد شد. اما او به
جای جنگ با روسیه به نروژ حمله كرد و آنـجا را اشغال نمود. در سال
۱۸۱۴ كشورهای سوئد و نروژ اتـحادیه ای به نام اتـحادیه ی شمال
تشكیل دادند. این اتـحاد تا سال ۱۹۰۵ ادامه پیدا كرد.
با انتشار روزنامه ی آفتُن بلادت در سال ۱۸۳۰ افكار سیاسی جدید و
آزادی خواهانه ، مـحلی برای درج و مطرح شدن پیدا کرد.
در سال ۱۸۴۲ قانون مدارس مردمی در سوئد به اجرا درآمد و تـمام كودكان
حق شركت در مدارس و یادگیری خواندن و نوشتن پیدا كردند.
در سال های پایانی قرن نوزدهم سوئد دچارقحط سالی شد، عده ای از
كشاورزان فقیر برای كار در كارخانه های جدید كه روز به روز تعداد آنها
زیادتر هم می شد به شهرهای بزرگ مهاجرت كردند. بیشتر از یك میلیون نفر
هم به امریكا مهاجرت كردند.
كشیدن راه آهن به نقاط دورافتاده كشور این امكان را به وجود آورد كه
كارخانه های جدیدی در نقاط دورافتاده ساخته شده و حمل و نقل مواد اولیه
و كالاهای ساخته شده به سرعت و به راحتی انـجام بگیرد.
در این زمان بسیاری از كودكان فقیر مـجبور بودند كه برای سیر كردن شكم
خود روزانه ۱۲ ساعت در كارخانه های چوب بری كار كنند.
|